Best Actor Best Actor Sam Derakhshani آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان یک شنبه 13 بهمن 1392برچسب:سام درخشانی,عکس نادر و سینا,عکس بازیگرنقش سینا,عکسهای پشت صحنه اوای باران,my star, :: 8:49 :: نويسنده : رها
اقای درخشانی وقتی سینا کتک زدین دل یک ملت شاد شد عکس با تشکر از شکیلااااااااا جونم و سحر جووووووووونم پست زیر را هم کلیک کرده ببینید لطفاااااااا نظرات شما عزیزان:
من دیشب نتم قطع شد...دیگه نتونستم مکاتبه کنم..الآن هم بانت گوشی درخدمتتونم
به به....بالاخره آبجی رهاگفت که بچه ی کجاست....به افتخارهمه ی بچه های کرمان پانی...نه چیزیم نشد....به جون خودم همون نیم ساعت به اندازه ی نیم فرن بود واسم...وای پانی..منم عاشق این آهنگ احسانم مرضیه جونم ایشالله قسمت شماهم میشه پاسخ: خواااااااااااااااااهش گلممممممممممممممم پاسخ همسایه شیرازیهای مهرباااااان هستیم.......... مرضیه
ساعت0:20---14 بهمن 1392
ولی خدایی خیلی با این تریپش باحاله خیلییییییییییییییییییی
البته همه جوره خوشمله و جذااااااااااااااااااب قربووووووووووووووووونش برم پانته آ
ساعت0:01---14 بهمن 1392
یه چیزی:
آقا سام با سیبیل تیریپ ترسناکو خلاف دارن من میترسم!!! ته ریش یه چیز دیگست...(خاک بر سرم!!!!شکلک خجالت!!!) پانته آ
ساعت23:57---13 بهمن 1392
پانته آ
ساعت23:56---13 بهمن 1392
من سامیو تو خوابم که میبینم ، فرداش خیلی خوش حالم...خیلی...آقاااا داداش که تو خواب میبینم،روحم تازه میشه...خیلی حس و حال خوبیه اون لحظه...خدایا فقط یه لحظه...
به قول احسان خواجه امیری: فقط چند لحظه کنارم بشین،یه رویای کوتاه تنها همین... ته آرزوهای من این شده،ته آرزوهای مارو ببین... فقط چند لحظه کنارم بشین،فقط چند لحظه به من فکر کن... هر احساسیو غیر من تو جهان واسه چند لحظه فراموش کن... برای همین چند لحظه یه عمر همه سهم دنیامو از من بگیر فقط این یه رویارو با من بساز،همه آرزوهامو از من بگیر... نگاه کن فقط با نگاه کردنت،منو تو چه رویایی انداختی... به هرچی ندارم ازت راضیم...تواین زندگی رو برام ساختی... به من فرصت همزبونی بده به من که یه عمره بهت باختم... واسه چند لحظه خرابش نکن،بتی رو که یک عمر ازت ساختم... فقط چند لحظه به من فکر کن،نگو لحظه چی رو عوض میکنه... همین چند لحظه برای یه عمر،همه زندگیمو عوض میکنه... مرضیه
ساعت23:25---13 بهمن 1392
وااااااااااااااای خوشبحالت شقایق جون
یعنی میشه یه لحظه به خدا من به لحظه دیدن سامی جووووووووووووونم از نزدیکم قانعم یعنی میشه خدا نگام کنه و بزاره غیر از خوابهام تو بیداریم از نزدیک زیارتش کنم اگه اون روز بیاد و من از نزدیک سام عزیززززززززززززززززززم رو ببینم هیچی دیگه از خدا نمیخوام و همون لحظه حاضرم واسه مردن پانته آ
ساعت23:21---13 بهمن 1392
ناپیدا؟؟؟خخخخ به این میگن تدابیر شدید امنیتی!!!
بهله خوش به حالشون شده!!! یه عالمه طرفدار واقعی دارند ایشون!!! سلام شقایق جونم..منم دلم تنگیده بود عزیزای دلم.. آخی...حالا چیزیت نشد که؟؟؟؟خودم دستتو میگیرم...بلندت میکنم... مارو تو مدرست قشنگ معروف کردی؟؟؟ عزیزم...منم شماهارو خیلی دوس دارم...آجیای گلم...همتون خیلی باحالین... آدم دلش که میگیره ،دو دقیقه باهاتون حرف میزنه، شاد و سرحال میشه...از بس که انرژیتون زیاده... بیکار؟؟واسه خیت شدنش دلم سوختید...بیچاره بد حالی شد!! اوووووووف!!اینا مال نیم ساعته؟؟؟شیرین،7 -8 ساعتی میشه... گاهی بهتون حسودیم میشه...من تهرانم ولی...حتی نشده یه بار،حتی یه بار سامو از دور ببینم... الان همونم شده آرزوم...به از دور دیدنش هم راضیم دیگه... آخه چرا؟؟؟بخت بد منه دیگه... داداش...هی....
رها! من نفهمیدم بااخره شما بچه ی کجایی؟؟؟؟
پاسخ: بچه ایراااااااااااااااااااااانم پاسخ: کرمانی عزیزم
سلام پانته آ نمیدونی چه قدر دلم تنگیده بوت....به دوستم میگم افتادم زمین...میگه برو به پانته آ جونت بگو بیاددستتو بگیره...حسودیش میشه من این قدرتو و گلسا و رها رو دوس دارم...راسی پانته آ مگه بیکاری واسه دختره بمیری؟؟؟؟؟ اگه بنابه خاطره بخوام بگم...تو اون نیم ساعت کلی خاطره واسه سام شد...ماجرای دعوا....ماجرای شماره...ماجرای پرستیدن...ماجرای وحید...ماجرای استقلال...و........
ولی امیدوارم....فقط یک درصدلحظه ای رو که من باهاش بودم و اتفاقایی که افتاد..به یاد داشته باشه... پانته آ
ساعت21:02---13 بهمن 1392
سلااااام ! میبینم که جای من خالیه،همکاران گلم...!!
الهی بمیرم واسش...(هم دختره هم داداش!!!) دختره بد حالی بود،اون آقاهه افتضاحش کرد!!! داداش بیچاره هم که حتما از خجالت نمیدونست چی کار کنه...نه شقایق؟؟؟ الهی...بمیرم واسه سامی... خاطره ای با حال شده تو عمرش!!!خخخ پاسخ: خیلی خاطره باحالی بوت...............کجایی ناپیدا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟طفلی دخمله اقاااااااااااسااااااااااااااام که خوچ بحالشون شده با این همه هوادار............
بچه ها یه چیزی.....من اون روز...باسام عکس گرفتم...ازش فیلم هم گرفتم...واسش شعرنوشته بودم و اون خوند....بنا به دلایلی باهم خندیدیم... امضاهم گرفتم...دلم نمیومد ولش کنم...هویژوری کنارش واستاده بودم... که یه دفعه یه دختری نفس نفس زنان اومد گفت:آقای درخشانی! سام:بله؟ میشه باشمایه عکس بگیرم؟ سام:حتما....داشتن تو دوربین نیگامیکردن...به اصطلاح دختره میخواس در وقت صرفه جویی کنه وقتی داشت تو دوربین نیگامیکرد...بایه بغض خاص گفت..آقای درخشانی من شما رو میپرستم...که یه دفعه همه زدن زیر خنده...یه مردی اون جا بود..گفت دیگران میرن خداوپیغمبر میپرستن حالا تو سام درخشانی میپرستی؟؟؟؟بی چاره سام نمیدونست بخنده یا ؟؟؟؟؟
پاسخ: اخی طفلی دختره............چیقدر احساساتی بوده...........الاهی نازی...........خوب احساساتشو صاف و بیپرده گفته..........اون اقا نبایست باهاش شوخی بکنه گلسا
ساعت20:46---13 بهمن 1392
راست میگه شقایق به خدا خعلی گلی مثل من
بیاد این جا اگه بتونم برم پیشش کلی میترکونم... با کمک دوستام.... پس صبر ایوب که میگن منو شقایق داریم؟؟؟ها؟؟؟ پاسخ: اقااااااااااااا دیدین سلام رهاااااااااااااا برسونین
رهاجونم....امضاهم گرفتم....درمورد وب هواداراش هم باهاش صحبت کردم....
خیلی خوش گذشت یعنی خیلی...به جون خودم اگه بانادیاومهساهم هماهنگ بودم...مثلا ماسه تا باهم میرفتیم خعلی خوب میشه...رها! یه موقع نادیامیاداین جا...یه موقع نمیاد...اگه یه باراومداین جا....بهش بگو من پیشنهادهمکاری دادم.... درضمن خعلی گلی عزیزم....که اجازه میدی باگلساجونم بحرفیم...ملسی عزیزم پاسخ: حوب امضا هم که دیگه داری عزیزم خوچ بحالته ها.............خواهش گلم وب خودتونه هر کاری میخواهید بکنید
آجی کوچولو! غصه نخور....ایشالله یه روزی هم نوبت تو میشه.... یادم میادسام برای دومین بار که اومد خوشاشیراز..واسه نابرده رنج بود...زن عموم اومدودیدکه من دارم خوشاشیرازمیبینم...گفت:شقایق! گل همیشه عاشق!!!منم گفتم اتفاقا شقایقاعاشق نمیشن...!!! از فرداش رفتم تو مود ساممن میتونم بگم بیشتربیننده ی خاموش بچه زرنگ تهرون بودم....ولی ساغربهم میگفت برو وب مای استار بهتره...منم حدود2سال الی دوسال ونیم....
ای گلسا! لازم به ذکره روزی که رفتم پیش سام....خودم و خواهرم و2تاازدوستام عینک آفتابی بزنیم که واسه مسخره بازی بگیم آفتاب رفت...ایول....منتهی صدامون به گوش داداش نرسید!!!! پاسخ چه جالب عزیزممممممممممممممم گلسا
ساعت19:27---13 بهمن 1392
شقایق!!!
من حدود دو سال بیننده خاموش مای استار بودم!!!!! یعنی یو خورده از دو سال بیشتر!!! تو چی آبجی؟؟؟؟ پاسخ من از همون روز اولی که مای استار پیداکردم خودمو انداختم تو جمعشون..............اوایل کسی خیلی تحویلمم نمیگرف خخخخخخخخخخخ...................کم کم شدم فرمانده قشون و منتقد ویزه وب مای استار خخخخخخخخخخخ رو که نیست گلسا
ساعت19:21---13 بهمن 1392
میدونم شقایق...
ولی من ملا عام و کافی شاپ سارا حالیم نی هر جا ببینمش یه ساعت واسش وراجی میکنم... یه پیامک اومد چند روز پیش واسه افتتاحیه کالای خواب سارو... الناز شاکردوست و پوریا پورسرخم بودن ولی چون آقااااا سام نبودن من نرفتم... آقا سام اصلاااا این ورا نمیاد... من فقط تو مصاحبه های آقا داداش بدشانسم...اکثرشو نمیتونم ببینم... ولی احساس میکنم تو زندگی واقعااااا خوش شانس بودم.... به جان خودم....کلااااا آدم خوش شانسیم... خداکنه منم یه روز شده از روی شانس آقاااا داداشو ببینم.... پاسخ: ایشالا میبینی
عزیزم! من 19مهرامسال رفتم پیش سامی...اون هفته، هفته ی من بود.کل اون هفته..بالاترین نمره ی کلاس می آوردم...سه شنبه16مهرتولدم بود.چهارشنبه17مهررفتم کنسرت بابک جهانبخش وپس از4ماه ساغررو دیدم.جمعه 19مهر...باهماهنگی باخواهرکوچولوم...که کلی نقش بازی کرد...رفتیم پیش سامی جون....گلسا! نادیادرملاعام این قدرباداداش حرف نزده بوت..داخل کافی شاپ سارا با داداش رفته بود حرف زده بودکه زیادهمهمه نبوده...منو خواهرکوچولوم بابام رو راضی کردیم که کافی شاپ سارابریم....ولی داداش همون موقع نرفت کافی شاپ...حدودا نیم ساعت بعداز دیدار بامردم...از شانس گندمن....مامهمونی دعوت بودیم وبابام از خداخواسته گفت:خوب....دیدی که نرفت کافی شاپ.....
البته همون 20دقیقه ای که پیش سام بودم...انگاریه عمرپیش داداش بودم...به قول آهنگ احسان...نگاه کن فقط بانگاه کردنت منو تو چه رویایی انداختی..به هرچی ندارم ازت راضیم تو این زندگی رو برام ساختی..به من فرصت همزبونی بده.به من که یه عمره بهت باختم....واسه چندلحظه خرابش نکن بتی رو که یک عمرازت ساختم..به من چندلحظه فقط فکرکن نگو لحظه چی رو عوض میکنه..همین چندلحظه برای یه عمر همه زندگیمو عوض میکنه!!! پاسخ: پس بالاخره دیدی اقاااااااااااااااسااااااااااااااااااااام رو دیه فقط امضا نگرفتی ایشالا دفعه بعد گلسا
ساعت18:49---13 بهمن 1392
اشکال نداره آجی شقایق...
من اگه جای تو بودم همه رو کنار میزدم کلی با داداش مثل نادیا حرف میزدم...(اعتماد به نفس نی،اعتماد به سقفه) امیدوارم به زودی بیام شیراز... چی میشه هم زمان بشه با اومدن داداشی به اونجا... فرض کن یه لشکر بریم استقبال داداشی ازش بابت کامنتاشو بازیاش تشکر کنیم حقاااا ه داداشی مردمیه...با این که عرق میریخت ملی باز امضا میداد... شقایق چند سال پیش داداشو دیدی؟؟؟؟
آجی رهامهلبونه.....فکرنکنم عیب داشته باشه..آخه تاحالاتذکر نداده..... گلسا! شیراز...همه ی فصل هاش مثه بهارمیمونه...یه جذابیت خاصی داره...اگه هرروز بری یه جای دیدنی...بازم جای دیدنی نرفته زیادهست....امیدوارم به زودی بیای و از شهرماهم دیدن کنی....وای من خودم عاشق باغ ارم هستم...آخه داداشب باغ ارم بودش... منم رفتم منتها داداش دیگه رفته بود هتل...نمیدونی گلسا....دم در هتل چمران چه غلغله ای بوت....داداش داخل آفتاب..عکس وامضامیداد....الهی بمیرم خعلی عرق ریخت..هی من داخل این جیب نگاه کردم..تو اون جیب نگاه کردم...تابهش دستمال بدم...ولی دستمال نداشتم...اونم من که همیشه دستمال دارم...
پاسخ: اخی عزیزممممممممممممممممم دستمال نداشتی..................نه بابا حرف بزنید خوش باشید گلسا
ساعت18:10---13 بهمن 1392
منو تا حالا زنبور نیش نزده...هاهاها
آره شقایق... من خودم تو اینستا نیستم ولی کامنتشو دیدم... منم خعلی شیراز دوست دارم... قربوووون آجی بزرگه... رهااااا عیب نداره که تو وبت باهم حرف زدیم... قربوووون آبجی خعلی بزرگه رهااااایی پاسخ: نه عزیزم بحرفید...............میدونم خوشحالید فردا تعطیلین.............بعدم شقایق تو وب سحر کامنتاش ثبت نمیشه تنها شده اینجاااااااااااا خوش باشین
گلسا!!!! خیلی نامردین...دوباره تعطیل شدین...؟؟؟ وای من براتون دارم.... خوش به حالتون..مامانم عاشق شماله....منم شمال رو دوس میدالم....منتهبارآخرکه اومدیم شمال...یه زنبور منو نیش زد....روی دستم نیش زد....به خاطراینکه به بعضی چیاآلرژی و حساسیت داشتم...دستم بادکرد...مثه بادکنک...کلی قرص و دارو توی سفرخوردم.. تاوقتی دیگه با شهرخودم شیراز رسیدم....باددستم خوابید
آره گلسا...اسم دوستم ساغره...عاشقشم...ازآمادگی تااااااکلاس سوم راهنمایی باهم بودیم....یادش بخیر....الهی قلبونش بلم....کامنت گذاشته بود جای من؟؟؟؟
گلسا
ساعت17:18---13 بهمن 1392
برای سومین روز تعطیل شدیم
اونجا آب و هوا چه طوره؟؟؟ ایجا دانشگاه ها هم تعطیلن... برف بازی.... تعطیلی... گلسا
ساعت17:16---13 بهمن 1392
شقایق اسم دوستت چیه؟؟؟
دوستت همونیه که واسه داداشی به جای تو،تو اینستا کامنت گذاشته؟؟؟ فکر کنم ساغر بود اسمش... آره؟؟؟؟؟
باشه گلساجونم....وای گلسا! ماه پیش همچین روزی داداش واسه اولین بار اومدپیشمون توی وب مای استار...یادش بخیر!!!
گلسا
ساعت17:05---13 بهمن 1392
نه به جون خودم آجی شقایق...
ما اون موقع از دستش عصبانی بودیم چون آقا نادرو اذیت میکرد واسه همین دوستم اعصاب معصاب نداشت یه چیزی از دهنش در رفت هممونو خندوند... راجب به همین علی تقوازاده... به خدا قضیش شخصیه...
این آقاعلی تو رویاهاش هم فکرمیکرد که باداداش ماعکس بگیره...عایا!! کجایی مهلابانو...!!!
مرسی از عکس... راسی قبول نیس..آقا منم دوس میدالم گلساواسه منم قصه تعریف کنه...از اون قصه هاکه میخندین!!!! گلسا
ساعت16:58---13 بهمن 1392
اُه اُه...
رهااااااا... به جون خودم قضیش یه نمور شخصیه... یه چیزی مربوط به دوران دانشگاش بوده و چی شد و این چیزا.... بذار یه خورده دیگه مطمین شم ببینم تحصیلاتش چیه اونوقت بت میگم... میترسم دوستم نخواد کسی بفهمه... بیشتر ما بنده خدا رو مسخره کردیم(آخه هم زمان بود با سریال ماهم عصبانی ازش...) حالا بذار مطمین شم از صحت ماجرا.... پاسخ: اوکی عزیزم گلسا
ساعت15:14---13 بهمن 1392
رفتم تو بانی فیلم دیدم درباره نظرسنجی استخدام نیوز حرف میزنه و گفته نظرسنجی معتبر
ممنون... بابای دوستم دورادور این علی تقوازاده رو میشناسه... یه چیزایی دوستم ازش گفت تا چند روز داشتیم بهش می خندیدیم... اصن یه وضعی بود.... ممنون که عکسو گذاشتی پاسخ: خوب به رهاااااااااااا هم بگو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟منم بخندم کامنت خصوصیش بفرس بگو مرضیه
ساعت13:38---13 بهمن 1392
وااااای قربوووووووووووون سرورم بشم که انقده ماهه ولی آخه چرا با این سینا عکس انداخته؟؟
اکشال نداله مهم خودشه فداش بشم من رهایی ممنونننننننم پاسخ: .خواهش میکنم مرضیه جووووووووونم پيوندها
|
|||
|